یک جرعه شعر داغ

یک جرعه شعر داغ

شعر و داستان
یک جرعه شعر داغ

یک جرعه شعر داغ

شعر و داستان

خواب سیب

،،،
*خواب سیب

باتوازباد گفتم درکویر
ازحضورلحظه های بی نظیر
با توازباران وابر
گفتم ازگلواژه ی زیبای صبر
ازسکوت خیس باغچه دربحران برف
ازدرون سینه ی لبریز حرف
گفتم از دریا ولی ساحل نشینم روبه آب
گفتم ازموج ولی قایق نشینم پر زخواب
گفتم وگفتم ولی لب های تو درخواب سیب
روبه رویم بودی در حسی غریب
صمیم ع اسمعیلی
کتاب برای آخرین بار
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد